به راستی، چیزی هولناکتر از عادتِ شک، وجود ندارد. ایمان، مردم را کنار هم قرار میدهد و شک میان ایشان جدایی میافکند. سِمّی است که دوستیها را متلاشی میکند و روابط دلنشین را میشکند. تیغی است دردناک که میآزارد؛ شمشیری است مرگآور. باید از گرامی داشتن ذهنِ شکاک برحذر بود.
آنکس که میل به مالاندوزی دارد، باید از زنبور عسل سرمشق گیرد. او بدون اینکه گل را پرپر کند به جمعآوری عسل میپردازد. تو نیز ثروت خویش را بدون نابودی منبع آن، کسب کن! آنگاه اندوخته تو بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
اگر پادشاه سلطه فقر بر رعیت بگسترد، او به حکم بقا تا ابد راهزنی خواهد کرد.
اگر میخواهی بدانی که چه بودهای، بنگر که اکنون کیستی. اگر میخواهی بدانی چه خواهی شد، بنگر که اکنون چه میکنی.
اما اگر همراهی باهوش - شخصی معقول و خردمند که راهش با تو یکی است - نیافتی، آنگاه به تنهایی پا در راه گذار؛ چونان پادشاهی که سلطنتی مغلوب را فرومینهد، یا چون فیلی بزرگ در اعماق جنگل.
آزاد باش و زندگی آسانتر خواهد بود. قاشقی از نمک که در لیوانی از آب حل شود، آن را غیر قابل نوشیدن میکند. قاشقی از نمک که در آب دریاچهای حل شود، طعماش اصلاً قابل احساس نیست.
آتشی چون شهوت و شری بدتر از نفرت وجود ندارد.
از شهوت ترس و اندوه زاید، کسی که از شهوت رهایی یابد نه ترس را میشناسد و نه اندوه را. مادامیکه کار بد ثمر خودرابه بار نیاورده است نادان فکر میکند کار بدی که کرده چون عسل شیرین است ولی همینکه عمل بد او پخته شد و رسید، وی دچار عذاب میگردد. عمل بد مانند شیر تازه دوشیده شده فوراً ترشیده نمیشود.
اگر انسان چیزها را به همان شکلی که هست ببیند از تعقیب سایهها صرف نظرکرده و به سوی حقیقت بزرگ نیکی، راه خود را باز خواهد کرد.
راز سلامت جسم وذهن در این است که بر گذشته مویه نکنیم
نگران اینده نباشیم و مشکلات را پیش بینی نکنیم
بلکه با خردمندی ودلگرمی در لحظه حال به سر ببریم.
همانگونه که باران یکسان بر عادل وستم پیشه می بارد قلبت
را با داوری ها سنگین نکن بلکه باران عطوفت ات را بر همه بباران.
نیکوکاری راستین تنها در زمانی رخ می دهد که هیچ پنداری از دادن
دهنده و هدیه وجود ندارد.
هم برای کودکان بی ادب وهم برای ذهن خودتان شکیبایی همراه با
خوشرویی لازم است.
به جای ان که پیوسته در پی حقیقت باشی فقط دیدگاهایت را رها کن.
اکثر انها فقط در این سمت رودخانه بالاوپایین می روند.اما انهایی
که پس از شناخت دارما راه دارما را بر می گزینند و می توانند به
کرانه ی دیگر برسند و از قلمرو مرگ فرا بروند.
ما میتوانیم والا ولی اکنده از عشق و مهربانی باشیم اکنده از شفقت
ولی متین و با وقار.همچون تارهای سازی ظریف زندگی کن.نه
خیلی محکم نه خیلی شل.
اگر ما رنجهای دیگران را نادیده بگیریم بلوغ معنوی ممکن نیست
چه رنجهای جسمی چه رنجهای ذهنی یا عاطفی.پاسخ صحیح به
رنج این است که از هر فرصتی برای نشان دادن شفقت یا کارونا در
جایی که به ان نیاز استفاده کنیم.
اگر مهربانی خودت را در بر نگیرد کامل نیست.
هر گاه به جاده ای رسیدی که برای همگان سود و نیکبختی به
ارمغان می اورد این راه را پیش بگیر همانگونه که ماه از میان ستارگان می گذرد.
ما هر چه بیشتر از خود مایه بگذاریم دنیا بیشتر به ما خواهد داد.
احترام متقابل و گوش دادن متقابل ارکان هماهنگی با خانواده است.
دشمنی را با دشمنی علاج نتوان کرد، دشمنی را فقط دوستی زایل کند.
لکهای وجود دارد که از هر لکهای بدتراست و این لکه، جهالت نام دارد.
نادانی باعث میشود که هرشخص خود را از سایر افراد جدا داند و اهمیت فوقالعادهای به من دهد.
نکوکاران همچون قلههای هیمالیا از دور درخشانند.
یار اگر نادان باشد، تنهایی خوشتر است.
یکروز زندگی به روشنبینی بهتر از صدسال عمر در تاریکی است.